فیلم نامه نویسی
در هر فیلمنامه چه بلند و چه کوتاه پنج جز کلیدی واصلی وجود دارد؛ صحنه، شخصیت، کنش یا توصیف، گفتگو و توضیحاتی که در پرانتز قرار میگیرند. این پنج مورد قطعههای اصلی ساختمانی هر فیلمنامهای هستند. شما در مقام نویسنده برای بیان داستان خود باید از تمامی این عناصر استفاده کنید. فیلم از ابتدا تاکنون از چهار جز اصلی تشکیل میشدند:
1. ساختار: میتواند شاه پیرنگ، خرده پیرنگ و ضد پیرنگ باشد.
2. سکانس: مجموعه صحنهها که بخشی از یک داستان واحد را بیان میکنند.
3. صحنه: مجموعهای از نماها یا لحظههای داستانی.
4. نما: واحد پایه فیلم.
مادامیکه تنها صحنهها بهطور رسمی در فیلمنامه نوشته میشوند، این مسئله مهم است که هر نویسنده ارتباط سه عضو تشکیلدهنده دیگر با داستانش را نیز در نظر بگیرد و درک کند. لحظههای داستانی نزدیکترین معادل نوشتاری به نماها هستند، این لحظهها، لحظات کنش و واکنش کوچکی هستند که یک صحنه را شکل میدهند. همانطور که میدانیم فیلمهای بلند داستانی تنها نوع فیلم با چنین اعضای تشکیلدهنده نیستند و فیلمهای کوتاه که اغلب داستانی دراماتیک را نقل میکنند هم دارای آغاز، میانه و پایان هستند. البته بسته به مدتزمان و میزان پیچیدگی داستان از سکانسهای کوچکتری نیز میتوانند تشکیل شوند. هر صحنه از نماهایی تشکیل میشود که با دقت انتخاب و تدوینشدهاند تا قسمت کوچکی از داستان را تعریف کنند. این تصمیم کارگردان است که هر صحنه چگونه باید فیلمبرداری شود اما نویسنده باید تمامی مراحل فیلمسازی را بداند و درک کند که چگونه قسمتهای مختلف فیلمنامه قرار است در کنار هم بنشینند تا یک داستان کامل را تعریف کنند. فیلمسازی یک کار بصری است و فیلمنامه هم یک سند بصری است شما باید داستانتان را بهگونهای تعریف کنید که بتوان آن را به تصویر درآورد. بنابراین لازم است که شخصیتهایتان را بهگونهای طراحی نکنید که برای همداستان بگویند، بلکه داستان آنها را از طریق کنشی که انجام میدهند، کارهایی که میکنند، تصمیمهایی که میگیرند و چیزهایی که میگویند یا نمیگویند به ما بهعنوان بیننده نشان دهید. یک فیلمنامهنویس باید چشمان ذهن برای دیدنیها داشته باشد، یعنی بتواند با ذهن خود همهچیز را ببیند. او باید بصری بیندیشد، بنویسد و از تصاویر زنده استفاده کند. لازم است بدانید که فیلمنامهها همیشه به زبان زمان حال نوشته میشوند. این قانون قطعی در نوشتن فیلمنامه است. بیننده و به همان شکل خواننده فیلمنامه باید احساس کند که تمامی اتفاقات داستان در زمان واقعی اتفاق میافتند. این امر سبب میشود که به تماشاگر احساس واقعی از حوادث فیلم دست بدهد و درنتیجه تمامی اتفاقات برایش هیجانانگیزتر جلوه کند. بهعنوان آخرین نکته باید گفت که در نوشتن فیلمنامه تا میتوانید از نوشتن قیدها و صفتهای کلامی بپرهیزید؛ برای مثال بهتر است بهجای به کار بردن عبارت بهآرامی راه رفتن از قدم زدن استفاده کنید یا بهجای استفاده از ترکیب شروع به غذا خوردن کرد تنها بگویید غذا خورد. حذف قیدها از نوشتهتان باعث میشود متن با سرعت و ریتم بهتری خوانده شود و صحنهها سریعتر و نمایشیتر ظاهر شوند.